انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی
خداست
[2] .. "حاج احمد متوسلیان/#freemotevaselian"
بعد از عمليات بيتالمقدس و فتح خرمشهر
زماني كه خدمت حضرت امام شرفياب شديم
حاج احمد از ناحيه پا مجروح شده بود و عصا در دست داشت.
وقتي كه خدمت امام رسيديم
ايشان با امام ملاقات خصوصي هم داشت براي عرض گزارش.
زماني كه از خدمت امام برميگشت
ديدم كه برادر احمد عصا در دست ندارد
و خيلي سريع و خيلي خوب دارد حركت ميكند
و اصلاَ احساس ناراحتي نميكند.
من از ايشان پرسيدم كه عصا را چه كردي.
گفت زماني كه خدمت امام بودم
امام پرسيدند كه پايت چه شده است
گفتم كه مجروح و زخمي هستم.
حضرت امام دستي بر زخم پايم كشيدند
و فرمودند ان شاءالله اين زخم خوب ميشود.
من از آن لحظه ديگر احساس درد ندارم و نياز به عصا هم ندارم.
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ساعت توسط علیرضا آقاباباگلی
|
انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی
خداست
[1] .. "#سیاست_خارجی_در_نگاه_رهبری"
✅ #عزت، #حکمت، #مصلحت؛
یک مثلث الزامی برای چهارچوب #ارتباطات_بینالمللی ماست.
◀️ ما بر اساس #عزت_اسلامی حرکت می کنیم.
ملت ما باید در روابط بینالمللی خواری نبیند و اهانت نشود.
هیچکس حق ندارد اهانت به ملت ایران را در کمترین برخورد با دیگران قبول کند.
◀️ #حکمت یعنی حکیمانه و #سنجیده_کار_کردن.
هیچ گونه نسنجیدگی را نباید در اظهارات دیپلماتیک و هرآنچه مربوط به سیاست خارجی است راه داد.
◀️ و اما #مصلحت.
مراد، مصلحت شخص من و شما نیست، مصلحت، یعنی #مصلحت_انقلاب، و این مصلحت، همه جانبه است.
1370/04/18
◀️ طرح از: پایگاه اسلامی دانش آموزی سادات
● سفارش طراحی
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ ساعت توسط علیرضا آقاباباگلی
|
انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی
خداست

[2] .. "#کتاب_بخوانیم"
پاهای اسیر ...
نجام دادن فعالیت های ورزشی به صورت فردی و گروهی شور و نشاط زیادی بین اسرا به وجود آورده بود. به طوری که تا مدت ها روحیه ی خسته و پژمرده بچه ها را شاد و تحمل سختی ها و مرارت های دوران اسارت را کمی آسان می کرد. برای همین عراقی ها چشم دیدن شادی بچه ها را نداشتند. در یکی از مسابقات فوتبال، علی بیات، بعد از اینکه در آن بازی گل زد، وسط زمین رفت و مثل ورزش های باستانی دور خودش چرخید و شادی کرد. اندام درشتی داشت و با مهارت خاصی این کار را انجام می داد. عراقی ها تا این صحنه را دیدند، با دبه ای نفت به طرف زمین آمدند و گفتند:«چرا شادی می کنید؟ شادی برای اسیر ممنوعه.»
آنها علی را از سایر اسرا جدا کردند، روی پاهایش نفت ریختند و پاهای علی را تا زانو سوزاندند. فقط پاهای علی نبود که می سوخت، دل همه ی ما آتش گرفته بود. صحه ی دردآوری بود. بوی سوختن پاهای علی همراه فریادهایش همه ی فضای اردوگاه را پر کرده بود. ما هم هیچ کاری از دستمان بر نمی آمد و فقط نگاه می کردیم. برای بعضی دردها نه می توان گریه کرد و نه می توان فریاد زد. برای بعضی دردها فقط می توان نگاه کرد و بی صدا شکست. این همه قساوت فلب عراقی ها باور کردنی نبود. تا مدت ها بعد از اسارت لب به کباب نزدم؛ چون بوی سوختن و کباب شدن گوشت پاهای علی برایم تداعی میشد ...
:: خاطرات فتاح محمّدی از اسارتگاه های عراق
+ نوشته شده در یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵ ساعت توسط علیرضا آقاباباگلی
|
انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی
خداست

[1] .. "#کتاب_بخوانیم"
عنایتی زهرایی ...
اوایل ماه رمضان بود و مثل همیشه گفتن اذان ممنوع. باید با صدای آهسته اذان می گفتیم تا عراقی ها نفهمند. هنگام نماز صبح، بعد از خواندن دعای سحر، قرار شد من اذان بگویم. وقت اذان شد و شروع کردم به اذان گفتن:«الله اکبر، الله اکبر ...» ناگهان سرباز بعثی پشت پنجره حاضر شد و گفت:«اینجا چه خبره؟ با اجازه ی کی داری اذان می گی؟ بیا جلو و کارتت رو بیار.»
در این حین، محسن، که اهل استان یزد بود، سریع پشت پنجره اومد و به نگهبان بعثی گفت:«من بودم که اذان گفتم. به بقیه کاری نداشته باش.»
نگهبان وارد آسایشگاه شد و روبه روی محسن ایستاد. به من اشاره کرد و گفت:«نه، من خودم اون رو دیدم. می خوای فداکاری کنی پدرسوخته!»
محسن اصرار کرد و گفت:«نه اشتباه می کنی. من اذان گفتم.»
سرباز عراقی داد زد و گفت:«خفه شو. برو بشین سرجات.»
سر انجام سرباز عراقی من را به زندان انفرادی برد. چند روزی در آنجا بودم. زندان انفرادی در اردوگاه موصل آنقدرگرم بود که از آن آتش می بارید. نگهبان بعثی گاهی اوقات به کف زمین آب می پاشید تا هوا دم کند و گرم تر شود. روزی یک نان سمون به من می دادند که با توجه به اینکه بیشتر آن خمیر بود، اگر نان را کامل می خوردم، از تشنگی از بین می رفتم. مجبور بودم قسمت کوچکی از نان را بخورم. سرباز بعثی بارها برایم آب می آورد، اما آن را جلوی چشم من روی زمین می ریخت. روزنه های زندان انفرادی را کاملا گرفته بودند تا چیزی از بیرون به دست من نرسد. تشنگی رمقم را گرفته بود. یک شب که دیگر تحمل عطش برایم امکان پذیر نبود، به حصرت فاطمه [سلام الله علیها] متوصل شدم و از آن بانو خواستم شهادت را نصیبم کند. با خود عهد بستم که اگر آب هم آوردند، نخورم؛ حتی اگر جان به جان آفرین بسپارم. با خود ذکر می گفتم. بعضی وقت ها ذکر شهادتین را به زبان می آوردم. در همان حال، سرباز عراقی در زندان را باز کرد و من را صدا زد. اما من سرم را بلند نکردم. دوباره صدایم زد و گفت:«بیا آب آوردم.» اما من اعتنا نکردم. با التماس و تمنا می گفت:«بیا آب آوردم.»
اصرار کرد و من را به حضرت فاطمه زهرا [سلام الله علیها] قسم داد تا آب را از دستش بگیرم. تا نام حضرت را به زبان آورد، سرم را بلند کردم و دیدم اشک از چشمانش جاری است. گفت:«این دفعه با دفعه های قبل فرق داره.»
لیوان آب را از او گرفتم و به یاد امام حسین [علیه السلام] و یارانش نوشیدم. دو لیوان دیگر هم برایم آورد و در ادامه گفت:«به حق فاطمه زهرا [سلام الله علیها] بیا و از من بگذر و حلالم کن.»
گفتم:«جریان چیه؟ تا نگی، حلالت نمی کنم.»
گفت:«نصفه شب، خوابیده بودم که مادرم من رو از خواب بیدار کرد و گفت:"چه کاری کردی؟ من رو شرمنده ی حضرت زهرا [سلام الله علیها] کردی. حضرت زهرا [سلام الله علیها] رو توی خواب زیارت کردم. گفت به پسرت بگو دل اسیری رو که به درد آوردی به دست بیار."»
اشک از چشمانم جاری شد و به خاطر عنایتی که حضرت زهرا [سلام الله علیها] به من داشت، دو رکعت نماز شکر به جا آوردم. دو روز بعد مرا به آسایشگاه برگرداندند. بدنم خیلی ضعیف شده بود. بچه ها چند دانه خرما به من دادند و کمی حالم بهتر شد ...
:: خاطرات فتاح محمّدی از اسارتگاه های عراق
+ نوشته شده در سه شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۵ ساعت توسط علیرضا آقاباباگلی
|
انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی
خداست
[1] .. "حاج احمد متوسلیان/#freemotevaselian"
از سنگر رفت بیرون وضو بگیرد.
برای عملیات مهمات كم داشتند.
رفته بود توی فكر.
پیرمردی آمد و كنارش ایستاد.
لباس بسیجی تنش بود.
فكر میكرد او را قبلاً جایی دیده است،
اما هر چه فكر می كرد یادش نمی آمد كجا.
پیرمرد به او گفته بود:
"تا ائمه را دارید، غم نداشته باشید. توی عملیات پیروز می شید. عملیات بعدی هم اسمش بیت المقدسه. بعد هم میریم لبنان. دیگه هم برنمی گردی."
گریه می كرد و برای من تعریف می كرد.
+ نوشته شده در یکشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۵ ساعت توسط علیرضا آقاباباگلی
|
انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی
خداست
:: مجموعه نمایشگاهی | #کار_جهادی [17 تصویر]
» از طرح های این مجموعه می توانید در تابلوی اعلانات مدارس و مساجد، تهیه ی فلش کارت و ... استفاده کنید.
» جهت مشاهده آنچه دریافت خواهید کرد، کلیک کنید.
توجه: تصاویر این مجموعه در کنار متن هایشان معنای مورد نظر را انتقال خواهند داد جهت استفاده از تصاویر متن ها را نیز از داخل فایل زیر پرینت کرده و در کنار تصاویر قرار دهید.

+ نوشته شده در پنجشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت توسط علیرضا آقاباباگلی
|
انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی
خداست

[17] .. "جهاد و کار جهادی"
» ویژگی های کار جهادی | کار جهادی کافی نیست!
کار جهادی اگر در سیطره ی مدیریت غیر جهادی، خصوصاً مدیریت مادی، انجام شود یا دچار تضاد می شود یا به سرانجام مطلوب نمی رسد.
تاریخ پُر است از داستان مجاهدت ها و کوشش های انسان های مؤمنی که حاصل زحمات آنان در سایه ی حاکمیت های مادی، به نفع دنیا طلبی قدرتمندان به هدر رفته است.
مَثَلِ کار جهادی، ذیل مدیریت غیر جهادی، مَثَلِ همان کشتی است که خدمه اش برای نجات انسان های گرفتار در طوفان جانفشانی و مجاهدت می کنند؛ ولی غافل از نیت ناخدایی هستند که کشتی را برای شُهرت و مقام خود ناوبری می کند.
به همین سبب است باید از کار جهادی عبور کرد و به مرحله ی #مدیریت_جهادی وارد شد و باید تفاوت های آنها به خوبی شناخته شود تا تنها به کار جهادی پرداخته نشود.
:: ویژگی های «کار جهادی» از منظر قرآن و رهبر انقلاب
1) کار برای خدا
2) ایمان جهادی
3) طهارت و پاکی کار
4) محدود نماندن در محاسبات مادی و عادی
5) مؤثر
6) محکم کاری
7) سستی نکردن و تحمل سختی
8) یا پیروزی یا شهادت
9) کار مهم است، پُست و مقام امتیاز ندارد
10) بهره ی حداکثری از همه ظرفیت ها
11) خوش بینی به پروردگار و وعده های الهی
12) صبر و توکل
13) تیز بینی
14) مواظبت
15) نترسیدن و سرخورده نشدن
16) عمل به تکلیف و رضایت از نتیجه کار
+ نوشته شده در دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ ساعت توسط علیرضا آقاباباگلی
|
انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی
خداست

[16] .. "جهاد و کار جهادی"
» ویژگی های کار جهادی
ع) عمل به تکلیف و رضایت از نتیجه ی کار
رضایت از نتیجه ی کار، بعد از آنکه همه ی توان و تلاش به کار گرفته شد، نشان دهنده ی درک درست از کار جهادی است؛ چرا که در کار جهادی، آنچه متوجه فرد است، عمل صالح است و نتیجه ی کار به خداوند بر می گردد.
:: سوره کهف آیه 7
[ولی جای اندوه نیست، ما آنچه را روی زمین است، زینتی برای آن قرار دادیم تا بدین وسیله مردم را بیازماییم که کدام یک از آنان کردارش نیکوتر است.]
یکی از ویژگی هایی که کار جهادی را از کار غیر جهادی متمایز می کند، همین رویکرد وظیفه گرایی و عمل به تکلیف است. در کار غیر جهادی، دغدغه ی اصلی فرد، کسب نتیجه است بنابراین، متوسل شدن به هر وسیله ای برای رسیدن به هدف را روا می داند. ولی در کار جهادی، دغدغه، کسب نتیجه در محدوده اقدامات درست و انجام تکلیف است؛ لذا در کار جهادی، هدف وسیله را توجیه نمی کنید و «طهارت در کار» شرط است.
+ نوشته شده در جمعه ۲۷ فروردین ۱۳۹۵ ساعت توسط علیرضا آقاباباگلی
|
انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی
خداست

[15] .. "جهاد و کار جهادی"
» ویژگی های کار جهادی | ص) نترسیدن و سرخورده نشدن
:: سوره آل عمران آیه 139
[و اگر مؤمنید، سستی مکنید و غمگین مشوید، که شما برترید.]
نهراسیدن از تهدید ها و سرزنش ها از دیگر ویژگی های کار جهادی است.
:: سوره مائده آیه 54
[در راه خدا پیکار می کنند و در کارهایشان از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای بیم ندارند.]
تهدید ها همان نقاط هجمه و فشار دشمن اند که خود، فرصت جهادند و زمینه ساز پیشرفت و پیروزی. ناسازی و سرزنش دشمن نشانه ی درستی راه است؛ لذا سرزنش ها، مدیر جهادی را در مسیرش مصمم تر خواهد کرد.
می گویند: شهید تهرانی مقدم، مغز موشکی ایران که نمونه ی والای مدیر جهادی بود، به همراه هیئتی برای خرید موشک به کشور روسیه سفر می کنند. پای میز مذاکره، ژنرال روسی برای به رُخ کشیدن قدرت نظامی کشورش با لحنی طعنه آمیز ایران را به تشنه ای در بیابان تشبیه می کند و می گوید که الآن آب در دستان ماست و شما نیازمند (خرید موشک) از ما هستید؛ پس شرایط را ما تعیین می کنیم.
شهید تهرانی مقدم به محض شنیدن این حرف ژنرال روسی از جا بر می خیزد و خطاب به او می گوید که ما نیازمند شما نیستیم و به هیچ عنوان هم از شما موشک نمی خریم. ما خودمان موشک می سازیم و روزی خواهد رسید که شما می آیید و از ما تقاضای خرید موشک می کنید و جلسه را ترک می کنند.
شهید تهرانی مقدم به ایران برگشت و به قول خود عمل کرد و بدین سان به جای سرخوردگی از طعنه ی دشمن، اراده اش مصمم تر و همتش افزون شد؛ آن هم برای تحقق رویایی که ظاهراً بسیار دور از ذهن به نظر می رسید.
+ نوشته شده در سه شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۵ ساعت توسط علیرضا آقاباباگلی
|
انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی
خداست

[14] .. "جهاد و کار جهادی"
» ویژگی های کار جهادی | ن) مواظبت
ویژگی بعدی کار جهادی، مراقبت از کار است. سلامت کار، ضامن رسیدن به هدف است چرا که بار کج هیچ گاه به منزل نمی رسد. کار جهادی باید پاک باشد تا تأییدات خداوند را بدست آورد و از هدایت الهی بهره مند شود.
مقام معظم رهبری می فرمایند:« اگر یک مدیر بخواهد حیطه ی کاری خود را سلامت نگه دارد باید تا پایین رده ای را که در انجام کار تأثیر دارند مراقبت کند ... سلامت کار یک مقوله ارزشی است.»
+ نوشته شده در شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۵ ساعت توسط علیرضا آقاباباگلی
|
انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی
خداست

[13] .. "جهاد و کار جهادی"
» ویژگی های کار جهادی | م) تیزبینی
خودآگاهی و بصیرت شرط کار جهادی است.
:: سوره ص آیه 45
[بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را یادکن؛ آنان در اطاعت از خدا و رساندن خیر به مردمان نیرومند و در راهیابی به باورهای درست و کارهای شایسته تیزبین بودند.]
بصیرت و خودآگاهی یعنی تیزبینی در شناخت عرصه و اتفاقات پیرامون و اینکه بدانیم دشمن بیرونی و دشمن درونیِ (دشمن درونِ پرده) جهاد ما کیست. دشمن درونی همان ضعف های سازمان هستند. این ضعف ها گاه فرد یا افراد مجموعه هستند و گاه خطاهای برنامه ای و اجرایی.
دشمن بیرون هم همان تهدید کننده هایی هستند که مانع کار جهادی می شوند.
«و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر.»
بصیرت موجب می شود که راه گم نشود، چرا که اگر جهت حرکت خطا باشد، تلاش های مضاعف به جای اینکه ما را به هدف برسانند، بیشتر از هدف دور کرده و به گمراهی می کشانند.
پ,ن: مواردی که در عکس نوشت تشبیه شده است؛
آب = تیزبینی؛ ماهی = فعال فرهنگی؛ ماهی گیر = دشمن؛ سنگ = تهدید ها و موانع
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۵ ساعت توسط علیرضا آقاباباگلی
|