پایگاه اسلامی دانش آموزی سادات | خـانــه و خـانــواده
پایگاه اسلامی دانش آموزی سادات | خـانــه و خـانــواده

.
.
در پنجمین شماره‌ گاهنامه‌ "مثبت+دانش آموز"
شهادت از جنس دخترانه، عزت و احترام زن و نیز پاسخی به گناه بی حجابی و... را بخوانید:
 نسخه مطالعه (اندازه A4)
:: آرشیو نشریات
[ روابط دختر و پسر ] [ خود ارضایی ] [ نماز ] [ کتاب ] [ فرهنگ حسینی ] [ چی بپوشم؟ ] [ گناه ممنوع ]

   - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -     مشاهده همه
           
میهمان داریم   بیست و یک روز بعد   خانه ای کنار ابرها   فهرست مقدس   دیدن این فیلم جرم است   حق السکوت   یک وجب از آُسمان
 
  تا حالا شده به عشقی به غیر از عشق به آدما فکر کنید؟
  مثلا عشق به حجاب؟
  راستش من نوع حجابم رو خودم انتخاب کردم...
  :: آرشیو رادیو سادات  

پرسمان دانش آموزی» فصل نوجوانی» تمرین عشق

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

 

مبحث: روابط دختر و پسر
چرا ارتباط؛ انگیزه های ارتباط؟ » تمرین عشق

سوال5: یکی از مهمترین ارکان زندگی زناشویی که باعث استحکام آن می شود، عشق است و روش ابراز محبت و عشق ورزی نیازمند تجربه و تمرین قبل از ازدواج است. پس دختر و پسر باید قبل از ازدواج، تمرین عشق ورزی کنند تا بتوانند زندگی سرشار از عشق و محبت داشته باشند. آیا با این نظر موافقید؟
پاسخ: مناسب بود که اول منظور خود را از عشق ورزی مشخص می کردید. آیا آنچه از معنای عشق ورزی در نظر شماست، روابط آزاد و آلوده است و یا آموختن مهارت های همسر داری و معانی از این دست؟

مسلماً معنای اول نمی تواند مورد تأیید شما و یا هر انسان منصفی باشد. اما در مورد معنای دوم، ما معتقدیم که عشق ورزی و شیوه های عملی محبت به همسر باید قبل از ازدواج (و حتی بهتر است) توسط والدین به فرزندان آموزش داده شود. یکی از بهترین شیوه ها، رفتار آن هاست. رفتار محبت آمیز و عاشقانه ی پدر و مادر نسبت به یکدیگر در گفتار، رفتار، در حضور و در غیاب همدیگر، باعث خواهد شد که فرزندان الگوبرداری کنند و این رفتارهای آموزنده را در زندگی آینده ی خود در مورد همسرانشان به کار گیرند و زندگی ای پر از صفا و دلدادگی داشته باشند.

پس با این وجود اگر معنای دوم در نظر شما باشد، ما هم با شما هم عقیده ایم. چون واقعا عشق بین زن و شوهر، فقط خلاصه در بیان احساسات و الفاظ شیک و دهن پُر کن نمی شود. بلکه عشق حقیقی و ریشه دار را باید در رفتار زوجین جستجو کرد. شاید تا به حال پدربزرگ و مادربزرگ هایی را دیده باشید که به سن پیری رسیده اند اما به قول معروف؛ برای همدیگر میمیرند. آیا به نظر شما فقط آن بیان احساسات بوده که باعث شده تا این سن نسبت به یکدیگر وفادار بمانند یا مساله ای دیگر این عشق و وفاداری را برای آن ها نگه داشته؟ مسلماً اگر از خودشان بپرسید به شما خواهند گفت که عمل به وظایف همسر داری و از خودگذشتگی و خود را وقف دیگری کردن، رمز زندگی عاشقانه آنهاست و عشق حقیقی این چیزهاست، نه به به و چه چه های دوران جوانی!

اگر معنای اول؟!

اما اگر معنای اول مورد پسند است، باید عرض کنیم که آزادی های این گونه ای به طوری که هیچ یک از دختر و پسر نسبت به طرف مقابل خود تعهدی مانند ازدواج نداشته باشد، دارای اشکالاتی است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

1. یکی از مهمترین چالش هایی که بر سر راه این نوع روابط دیده می شود، این است که شور و هیجان و احساسات و تحریکات وجود دارد؛ اما تعهدی در کار نیست. در حالی که عشق حقیقی، یک بخشِ آن شور و عاطفه و احساس است اما بخش دیگر آن تعهد و وفاداری است. اگر در جریان (به قول شما) آموزش عشق ورزی، در اثر شدت احساسات و تحریکات جنسی که امری طبیعی است، برای دختر خانم اتفاقی افتاد و آبرویش رفت، به نظر شما از آن به بعد، دختر چه مسیری در زندگی را باید طی کند؟ آیا طرف مقابل (پسر) زیر بار مسؤلیت زندگی مشترک با او خواهد رفت؟ جامعه به آن دختر چه نگاهی خواهد داشت؟

2. یک لحظه چشم هایتا را ببندید و این موقعیت را تصور کنید:

فرض کنید خدا ناکرده با کسی ازدواج کرده اید که قبلا رابطه ی عاشفانه و تمرین عشق با شخصی دیگر را داشته ولی بنا به دلایلی منجر به ازدواج نشده و حالا با شما ازدواج کرده است. آیا ممکن نیست که همیشه این مساله شما را آزار دهد که نکند همسرم از من متنفر شد و به اصطلاح "فیلش هوای هندوستان کند" و به سراغ عشق قبلی خود برود!

نکند که چون تجربه ی ارتباط عاشقانه با فردی دیگر را داشته، در ظاهر با من زندگی کند اما قلباً با او باشد و فکر و ذهنش پیش او باشد. نکند، نکند و ده ها شاید و نکند دیگر ...

3. تنوع طلبی و سیری ناپذیری از دیگر پیامدهای پیشنهادی است که در سوال مطرح شده است. اگر پسر یا دختری گرفتارِ نظر بازی و تنوع طلبی شود، هیچ گاه طعم شیرین آرامش، شادی و رضایت را در زندگی نخواهد چشید.

بله؛ روابط آزادانه ی دختر و پسر پیش از ازدواج، جدای از آنکه عشق حقیقی و پاک ایجاد نمی کند، خیانتی به عشقِ مفدّس است. چرا که سبب تنوّع طلبی شده و انتخاب همسر را به ویژه در پسران با مشکلات جدی مواجه می سازد.

"ویل دورانت" در این باره می گوید:
« مرد، نگران و مضطرب است که مبادا کسی پیش از او زنش را تصرّف کرده باشد، ولی این نگرانی و اضطراب در زن کمتر است.»

پسری که قبل از ازدواج با افراد زیادی ارتباط داشته است، به هنگام ازدواج، به هر دختری که نظر کند، می پندارد او نیز با پسر های متعدّدی ارتباط داشته و پاک و عفیف نیست. حال اگر جوانی با تجربه های قبل از ازدواج، بخواهد کانون عشقی برپا کند و خانواده ای تشکیل دهد، اوّلین مشکل، آرامش روانی بر باد رفته و دل گمشده ای است که بعد از رهایی از ناکامی گذشته و بدنامی برایش به جا مانده است.

بنا براین اگر منظور از آموزش عشق ورزی، همان آموزش های زیر بنایی است که پایه های محبت در زندگی مشترک را محکم می کند، ما هم با آن موافقیم. البته توضیه می کنیم که آن را از طریق والدین و از لابه لای کتب مربوطه باید به دست آورد همچنین، کارشناسان همیشه تاکید می کنند؛ برای داشتن یک زندگی موفق، دو نکته باید در جای مناسب خود رعایت شود:

اول اینکه در زمان همسر گزینی، "عاقلانه" انتخاب کنیم.
دوم آنکه بعد از انتخاب درسـت، "عاشقانه" زندگی کنیم.

پرسمان دانش آموزی» فصل نوجوانی» ارتباط تفریحی

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

 

مبحث: روابط دختر و پسر
چرا ارتباط؛ انگیزه های ارتباط؟ » ارتباط تفریحی

سوال4: در ارتباط دختر و پسر، قائل به ارتباطی آلوده نیستم. بلکه مقصودم ارتباط و رفاقت معمولی و پاک و به دور از هوی و هوس و در واقع داشتن یک دوست از جنس مخالف خود برای پر کردن اوقات فراغت، تفریح، هم صحبتی و ... است. آیا این گونه روابط مشکلی دارد؟
پاسخ: اجازه دهید جواب این سوال را با طرح چند سوال شروع کنیم:
شما به عنوان یک نوجوان یا جوان، آیا به این مسئله اعتقاد دارید که برای انتخاب های مهم زندگی، انتخاب همسر، دوست و ... ملاک و معیاری باید در نظر داشت یا خیر؟
اگر قبول دارید که باید انتخاب دوست، معیارهایی را ختما رعایت کرد، به نظر شما آن ملاک ها چه چیزهایی می تواند باشد؟ برای پر کردن اوقات فراغت، به جز موردی که در سوال به ان اشاره کرده اید، چه کارهای مفید دیگری می توان انجام داد؟


اما برویم سراغ اصل مطلب:
ما نیز با ان بخش از صحبت شما که گفته اید می خواهم ارتباطی دوستانه و خالی از هوی و هوس داشته باشم موافقیم. اما افسون و صد افسون که این کار شدنی نیست. اگر بخواهیم مقداری واضح تر مطلب را بیان کنیم، باید بگوییم:
ممکن است که این دوستی ها با انگیزه ای غیر جنسی شروع شود و منظور شما همان چیزی باشد که شاعر گفته:

 

من با تو و تو با من و ما با هم و «ماییم»     مقصود همین بود و «دل» و «عشق» بهانه است

 

اما آیا کسی هست که بتواند ادعا کند ارتباط خود را در سطح عادی و هم صحبتی و بدون گناه حفظ خواهد کرد؟
جواب آن خیلی واضح است. تجربیات تلخ کسانی که این راه را رفته اند، به ما می گوید که مطرح شدن این ادعا که من با جنس مخالفم، یک دوستیِ بدون نظارت و البته خالی از گناه و به اصطلاح پاک می خواهم داشته باشم، کاملاً موهوم و نسنجیده است. اینگونه افراد در فضایی مملو از ابرهای خیال و وهم به سر می برند.

''کارِن هورنای'' می نویسد:« ارتباط زیادی بین محبّت و تمایلات جنسی ملاحظه می کنیم. مثلاً بسیاری از تمایلات و کشش های جنسی، اوّلش با مهربانی و دوستی صاف و ساده شروع می شود؛ گاهی هم شخص ممکن است دارای تمایلات جنسی باشد، ولی خودش آن را با تمایل به مهرورزی اشتباه کند.»

دخترانِ ساده دل و پسران کم تجربه ای که فقط به انگیزه دوستی و داشتن هم صحبتی و چه بسا به انگیزه ای متعالی و مقدس، مانند درس خواندن و نه چیز دیگری، بدون نظارت بزرگترها و در فضای کاملا احساسی اقدام به این ارتباط می کنند؛ مدتی نمی گذرد که خود را گرفتار می بینند. گرفتار و اسیر در هوی و هوس، اسیر و زندانی در عشقی آلوده و کور کننده که سرانجام آن یک جدایی تلخ و یا زندگی مشترک اجباری است نه عاشقانه!

اجازه بدهید تعارف را کنار گذاشته و چند جمله رُک و روراست با شما گفتگو کنیم. حقیقت این است که این نوع از ارتباطات، مانند طنابی است که یک سوی آن در دست شماست، اما طرف دیگر آن در دست جنس مخالف شماست. هر یک از طرفین توانایی کمتری در کنترل احساسات و غرائ داشته باشد، مغلوب طرف مقابل خود خواهد شد. همیشه در این کشاکش، حداقل یک طرف بازنده است و گاهی نیز هر دو طرف. بله، وجود کشش های رنگارنگ دوران نوجوانی و جوانی باعث میشود به سرعت، آن هدفی که از اول در ذهن شما بود (دوستی پاک)، به فراموشی سپرده شود و زمان حکومت غرائز فرا برسد.

 

از خودت بپرس!
آیا تاکنون شما آقا پسرها از خود پرسیده اید چرا حضرت یوسف که تقوای ایشان به مراتب از افرادی مانند ما بیشتر بود و در جایگاه پیامبران خدا قرار داشت، از آن خلوت شیطانی که زلیخا برای او ایجاد کرد، فرار نمود و حاضر نشد یک لحظه در انجا بماند؟ با آن که پیامبر خدا بود، اما با خود نگفت که من می توانم بر خودم مسلط باشم و گول شیطان را نخورم بلکه از صحنه ی گناه فرار کرد.

همچنین آیا دخترخانم ها به این نکته ی خوب توجه کرده اند که مریم مقدس که یکی از زنان بهشتی و مادر حضرت عیسی است، چرا موقعی که جبرئیل به صورت یک انسان خوش قیافه درآمد و به او نزدیک شد، به او گفت:

 

[قالت إنی أعوذ بالرحمان منک ...]
«من از تو به خدای رحمان پناه می برم.» (سوره ی مریم، آیه ی 18)

 

آیا واقعاً تقوی و خویشتن داری ما بیشتر است یا حضرت یوسف و حضرت مریم؟ این افراد برای ما الگو هستند و رفتار انها در مواجهه با نامحرم برای ما درس آموز است. اگر این گونه روابط، روابط پاک و سالمی بود، این افراد که خود از پاکان هستند حتما اقدام می کردند. بنابر این با توجه به نوع رفتار این دسته از افراد (حضرت یوسف و حضرت مریم) کدام جوان با تدبیری، می تواند به خود اجازه دهد که به اسم ارتباط پاک، با جنس مخالفش رابطه ی دوستانه داشته باشد، آن هم رابطه ای که چه بخواهند و چه نخواهند، احساسات، حرف اول را در آن می زند.

اگر دختر و پسر بالغی از لحاظ حسمی و فیزیولوژیک، سالم باشند؛ حتماً در مواجهه با جنس مخالف تحریک پذیر خواهند بود. غریزه ی جنسی به خصوص در دوران جوانی شوخی بردار نیست. شیطان با هیچکسی تعارف ندارد. توصیه اسلام، رعایت حدود شرعی و گام نگذاشتن در دام های رنگین و جذاب شیطان است. البته در اسلام صحبت کردن و برخورد عادی زن و مرد، جایز است و آنان می توانند فارغ از دغدغه های شهوانی، به کار و فعالیّت و تحثیل بپردازند.

اکنون که فهمیدیم این افکار، در حقیقت نقشه ها و حیله های شیطان است که به ذهن ما القا می کند؛ توصیه ها و راه کارهایی برای موقعیت فعلی شما پیشنهاد می شود.

 

توصیه ها
1) سعی کنید با ایجاد رابطه ی صمیمی بین خود و اعضای خانواده، افراد مَحرم، همکلاسی ها و دوستان همجنس خود، نیاز به مونس و هم صحبت را برطرف کنید. چون ععملی کردن آنچه در سوال ذکر کرده اید، در واقع از چاله در آمدن و به چاه افتادن است.

2) کمتر در خانه تنها بمانید و با اجازه ی پدر و مادر در برنامه های جمعی در مدرسه یا مسجد و ... شرکت کنید. موقعی که در خانه هستید، همیشه مشغول به کاری باشید. زیرا در موقع بیکاری، این افکار بیشتر به انسان هجوم می آورد.
3) ما نیز دورانی را که اکنون شما در ان هستید، گذرانده ایم و شما را درک می کنیم. باید بدانید که این افکار تا زمانی که ازدواج نکرده اید، کم و بیش وجود خواهد داشت. پس اگر موقعیت ازدواح فراهم هست، از الآن به فکر باشید و با مطالعه و مشورت در این زمینه، خود را برای آن تصمیم مهم آماده کنید و الّا با راه کارهایی که گفته می شود، این دوران را مدیریت کنید.
4) شاید بتوان گفت یکی از مهمترین راه کارها برای پر کردن اوقات فراغا و فرار از این گونه وسوسه های شیطانی، ورزش است، ورزش است، ورزش.
5) هرکسی در دوره هایی از عمر خود، احساس تنهایی می کند. استفاده از پیشنهادهای فوق کمک می کند تا بهتر با این احساسات، مقابله کنید. اما اگر متوجه شدید که در مواجهه با احساس تنهایی تان دچار مشکل هستید و لازم است ازکمک یک متخصص بهداشت روانی استفاده کنید، می توانید برای این منظور به یک مرکز مشاوره و یا یک متخصص مراجعه کنید.
6) بهترین دوست و مونسی که هیچ وقت از ما جدا نمی شود و موقعی که همه ما را تنها می گذارند او با ماست، خدای مهربان است. بنابر این روزانه فرصتی برای راز و نیاز با این دوست عزیزتر از جان قرار دهید. اگر این لحظه، سحرها و قبل از اذان صبح باشد، حس و حال آن بیشتر است و اگر کم کم خود را به این کار عادت دهید، به مرور به پله هایی از کمالات معنوی خواهید رسید که حتی در خواب هم ندیده اید.

در انتها نیز مانند ابتدا، مجدداً چند سوال مطرح می کنیم و شما را با خودتان تنها می گذاریم تا بر روی جواب آنها اندکی بیشتر تأمل کنید:

ـ آیا هر انسانی با هر صفت و ویژگی، شایسته ی ارتباط و دوستی است؟
ـ آیا پسندیده نیست که انسان، سرمایه ی عشق و محبت خود را برای زندگی آینده ی خویش پس انداز کند؟
ـ شما آقا پسر، حاضرید در اینده با دختری که قبلاً با نامحرم رابطه داشته (هرچند به همین شکلی که در این طوال مطرح شد) ازدواج کنید؟ شما دختر نجیب چطور؟ آیا حاضرید با این چنین پسری ازدواج کنید؟ یا به دنبال این هستید که همسر شما از همه پاک تر باشد؟ مثل خود شما ...

پرسمان دانش آموزی» فصل نوجوانی» عشق یواشکی

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

 

مبحث: روابط دختر و پسر
چیزی به نام عشق» عشق یواشکی

سوال3: اینکه انسان نسبت به جنس مخالف خود علاقه مند بوده یا عشق او را در دل داشته باشد، بدون اینکه طرف مقابل یا کسی دیگر متوجه شود؛ آیا کار گناهی انجام داده است؟
پاسخ: مجموعه ی نیازهای عاطقی و غرایز دیگر در ایام جوانی، هر انسانی را به طرف دوست داشتن و عشق ورزیدن، حرکت می دهد. البته همان طور که در پاسخ به سوال قبلی گفتیم این مسئله امری کاملا طبیعی و بلکه مورد نیاز انسان است. مانند تمایلی که هریک از ما به غذا یا آب پیدا می کنیم. نکته ای که در اینجا اهمیت دارد، کنترل صحیح و عاقلانه ی احساسات و پرهیز از خطراتی است که ممکن است فرد را به گرفتاری های مختلف روحی و جسمی دچار سازد.

سوال را با دقت بیشتری نگاه کنیم!
اگر بخواهیم صورت های مختلف سوال را مورد بررسی قرار دهیم حداقل دو صورت در ذهنمان ترسیم خواهد شد:
صورت اول این است که این علاقه، مقدمه ی ازدواج است و صورت دوم آن که چنین نیست. اگر مقدمه ی ازدواج باشد، توجه به چند نکته لازم است:
الف) این علاقه و گرایش، باید عادی و طبیعی تلقی شود و نباید اجازه داد که شدت پیدا کند. افسردگی، افت تحصیلی، بد اخلاقی، سست شدن در انجام عبادات، نداشتن انتخاب درست در بحث همسر گزینی و ... از جمله عوارض مهار نکردن این علاقه هاست.

ب) از سوی فرد علاقه مند، نباید مستقیماً حرف یا رفتاری سر زند که نشانگر محبتش نسبت به معشوق باشد و الّا دردسرهایی (که در آینده به آنها اشاره خواهیک کرد) برای عاشق به وجود خواهد آمد.

 

کمی خودمانی تر!
اگر شما خواننده ی عزیز، پسر هستید و شرایط نسبی برای ازدواجتان مهیاست، این مسئله را با خانواده ی خود در میان بگذارید و با مشورت آن ها، اگر به این نتیجه رسیدید که او همسر مناسبی می تواند باشد، بخ خواستگاریش بروید. اگر دختر هستید و شرایط ازدواج برای شما مهیاست، می توانید علاقه ی خود را با شخصی واسطه در میان بگذارید. شخص واسطه، فردی با تجربه، امین، راز نگهدار و دلسوز باشد که بتواند با مهارتی خاص (بدون آنکه طرف مقابل متوجه شود که از سوی شما آمده)، شما را به او معرفی کند. مثلاً به او بگوید: اگر می خواهی ازدواج کنی، من دختر نجیبی سراغ دارم و ... مطمئناً اگر او قصد ازدواج داشته باشد و علاقه مند شما باشد، به خواستگاریتان خواهد آمد.

ولی در هر حال اگر شرایط ازدواج هنوز مهیا نیست و یا پس از مشورت به این نتیجه رسیدید که طرف مقابل، مورد مناسبی برای شما نیست، توصیه ی جدی می کنیم که پا را جلوتر نگذارید. کم کم او را فراموش کرده و بیش از این ذهن و فکر و زندگی خود را درگیر او نکنید. چون زندگی با فکر و خیال یک عشق توخالی که مطمئنیم به او نمی رسیم، یا اگر هم به او برسیم، هیچ شباهتی به یکدیگر نخواهیم داشت، خیلی اعصاب خردکن و کلافه کننده است و چه بسا دچار افسردگی ماری شویم!

تعجب نکنید. این یک اصطلاح جدید روانشناسی نیست. بلکه فقط بیان این مطلب، ما را به یاد لطیفه ای انداخت که کمی تا قسمتی با موضوع ما ارتباط دارد.

 

افسردگی ماری
حتما این لطیفه که داستان عشق مار است را شنیده اید که به این مضمون است که روزی یک مار، دوستش را دید که افسرده شده است. رفت جلو و از او پرسید که چه شده این قدر افسرده ای؟
مار، آهی کشید و گفت: دست روی دلم نزار که سالها عاشق ماری بودم که تازه فهمیدم تکه شیلنگی بیش نبوده!

 

... بگذریم
گفتیم که صورت دوم سوال این است که هدف شما از علاقه به فردی از جنس مخالف، ازدواج نیست. در این حالت باید به جواب سوال چهارم مراجعه کنید که در ادامه ارائه خواهیم کرد.
در پایان مناسب دیدیم که این حدیث زیبا را که از رسول خدا نقل شده است به شما تقدیم کنیم:

« هرکسی عاشق شود و عشق خود را بپوشاند و پاکدامنی ورزد و با این حال بمیرد، او شهید شده است.»

پرسمان دانش آموزی» فصل نوجوانی» تمایل طبیعی یا انحراف

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

 

مبحث: روابط دختر و پسر
چیزی به نام عشق» تمایل طبیعی یا انحراف

سوال2: مدتی است نسبت به جنس مخالف خود، علاقه و کشش شدیدی دارم. آیا این حالت اشکال دارد؟ نوعی انحراف اخلاقی نیست؟
پاسخ: در مسیر زندگی هر انسانی، تغییراتی طبیعی به وجود می آید که چون معمولاً برای اولین بار اتفاق می افتد، ممکن است فرد را دچار سر درگمی و اضطراب کند و سوالات گوناگونی در ذهن او ایجاد نماید. یکی از این اتفاقات طبیعی که از زمان بلوغ برای هر انسانی کاملا محسوس است، علاقه و کشش نسبت به جنس مخالف خود است. احساسی جدید و کاملاً متفاوت با سایر احساساتی که قبلاً داشته، حسی همراه با محبت و حیا.

حتما تا به حال در موقعیتی قرار گرفته اید که به شدت گرسنه شده باشید. در آن وضعیت، اگر غذایی ببینید یا بوی مطبوع آن را استشمام کنید و یا حتی اگر کسی آن غذای لذیذ را برای شما توصیف کند، آب دهانتان راه می افتد و معده اسید تولید کرده و فکر و ذهنتان متوجه غذا می شود. چرا این طور است؟ آیا بدن شما ایرادی پیدا کرده؟ مطمئناً جواب خواهید داد که خیر، بلکه به غذا احتیاج پیدا کرده ام و باید نیاز خود را ( البته به طور صحیح ) برطرف کنم.

مساله ی تمایل به جنس مخالف نیز دقیقاً همین طور است. خدای متعال بر اساس حکمت و تدبیری که دارد. خدای متعال بر اساس حکمت و تدبیری که دارد، انسان را طوری خلق کرده که در ابتدای تولد، ارتباط او با مادرش بسیار شدید است. به مرور، نسبت به افرادی دیگر مانند پدر و خواهر و برادر و سایر اطرافیان، احساس نزدیکی و تعلق خاطر پیدا می کند. در ادامه و با رشد بیشتر، با افرادی دیگر ارتباط برقرار می کند که نامشان را '' دوست '' می گذاریم. نوع ارتباط و نوع احساسش نسبت به دوست در مقایسه با پدر و مادر کاملاً متفاوت است. احساس او در مرحله ی بلوغ نسبت به جنس مخالف، کاملاً متفاوت با مراحل قبل است و همین کشش و علاقه، زمینه ی ازدواج و طی کردن سایر مراحل زندگی را برای او فراهم می کند.

تا کنون فکر کرده اید که اگر دختری نسبت به پسری یا برعکس، علاقه پیدا نمی کرد، هیچ ازدواجی صورت نمی گرفت، هیچ کس در زندگی به آرامش نمی رسید و اصلا تولید مثلی صورت نمی گرفت. حال اگر انسانی روی زمین نبود، عاقبت این دنیا چه میشد؟ پس جا دارد که بگوییم عجب نعمت بزرگی خدا به بشریت عنایت کرده، نعمتی که منشاء برکات و تحولات بزرگی در زندگی می شود.

نتیجه این که، احساس علاقه نسبت به جنس مخالف یک امر غریزی و کاملا طبیعی است که ظهور و بروز آن هم زمان با دوران بلوغ، از هر انسان سالمی انتظار می رود و از نعمت های بزرگ الهی به حساب می آید. درک این علاقه در سن بلوغ، نشانه ی سالم بودن روان آدمی و نوید دهنده ی آمادگی او برای ازدواج کردن و آلوده نکردن خود به شهوت پرستی و گناهان جنسی است.

پرسمان دانش آموزی» فصل نوجوانی» عشق پاک

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

مبحث: روابط دختر و پسر
چیزی به نام عشق» عشق پاک

سوال1: عشق چیست؟ آیا در روابط دختر و پسر، عشق پاک وجود دارد یا نه؟
پاسخ: به نظر می رسد یکی از رایج ترین و البته مظلوم ترین واژه ها، واژه ی «عشق» باشد. تکیه کلام متداولی است که البته استفاده ی از آن بسیار زیاد است. به همین دلیل هر کسی آن را از نگاه خودش و در جهت هدفی که دارد، تعریف می کند. روزی شاگردی معنای عشق را از معلم های خود پرسید.
معلم هندسـه جواب داد: نقطه ای که حول محور نقطه ی قلب جوان می گردد!
معلم تــــــاریـــــخ گفـت: سقوط سلسله ی قلب جوان است!
معلم زبـــــــــــــان گفت: هم پای Love است!
معلم زیــــســـــت گفت: عشق تنها میکروبی است که از راه چشم وارد می شود!
معلم شیـمی پاسخ داد: تنها اسیدی است که درون قلب اثر می گذارد!
استاد علــــــــــوم گفت: عشق تنها عنصری است که بدون اکسیژن می سوزد!
استاد ریــــــــاضی گفت: عشق تنها عددی است که هرگز تنها نیست!
استاد زبان فارسی گفت: عشق تنها کلمه ای است که ماضی و مضارع ندارد!
و همین طور سایر دبیران هر کدام از نگاه خود به این سوال جواب دادند.

البته اگر این دانش آموز، از ساندویچ فروش محله ی خودش معنای عشق را می پرسید؛ لابد جواب می شنید که عشق مثل ساندویچی است که دو نفر از دو طرف شروع می کنند به خوردنش. وقتی به هم می رسند که تمام شده باشد!
یا اگر همین سوال را از یک نفر ساعت ساز می پرسید، شاید این طور جواب می داد که عشق مانند ساعتی شنی است. هم زمان که قلب را پر می کند، مغز را هم خالی می کند!

اما واقعا عشق چیست؟
اگر قرار باشد که فارغ از تقسیم بندی ها و تعاریف مختلفی که مطرح شده، به طور خلاصه و ریشه ای این واژه را بررسی کنیم؛ باید بگوییم که از نگاه واژه شناسی، عشق یک واژه ی عربی است و از یک گیاه به نام ''عشقه'' نام گرفته است که در فارسی به آن پیچک می گوییم.
این گیاه وقتی به بدنه ی درختی می چسبد راه تنفس آن را می بندد تا این که کم کم آن درخت زرد شده، برگهایش می ریزد و سرانجام خشک می شود. در این هنگام می گویند: این درخت را عشقه گرفت. این نحوه رابطه ی بین درخت و پیچک بیانگر رابطه ی عاشق و معشوق است.
استاد مطهری، عشق را مافوق محبت می داند و آن را از ویژگی های انسان شمرده و می گوید: در حیوانات، چنین حالتی مشاهده نشده است. یعنی، عشق میلی است درونی که ریشه در فطرت دارد.
علاقه و عشق، محصول توجه به کمال است. انسان زمانی که در چیزی و یا کسی کمالی را می بیند، به آن علاقه مند می شود. اگر کشش به هر دلیل قوی باشد، این علاقه به عشق منجر می شود. اما از آجا که ادامه ی رشته ی محبت گاهی از کنترل عقل و حواس آدمی خارج می شود و حتی گاهی، عقل و قوای بدن را بدون اراده تحت شعاع قرار می دهد؛ ممکن است خط آفرین باشد.
لذا باید بین عشق و هوس های زودگذر تفاوت قائل شد. چون این گونه هوی و هوس ها مانند گرگ هایی اند که خود را در پوستین میش عشق مخفی می نمایند. مسلما این یک استفاده ی ابزاری و یک خیانت آشکار به مباحث عشق و عاشقی است.
اما این که آیا روابط دختر و پسر ـ که هر کدام به اسم عشق اقدام به این ارتباط می نمایند ـ واقعا عشق پاک است یا هوی و هوس؟!
هنوز قضاوت در این مورد زود است و باید این روابط را از زوایای بیشتری مانند انگیزه ها، آسیب ها و آثار آن بررسی کنیم. به قول معروف این بحث هنوز مثل میوه ی کالی می ماند که چیدن آن خیلی زود است. در واقع می خواهیم که خود خواننده پس از اتمام بحث به این جمع بندی برسد که آیا واقعا عشق موجود در این گونه روابط، عشقی پاک است یا ... ؟

#رسم_کتابخوانی | 4

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

"کتابخوانی کودکان"
» کودکان را به کتابخوانی عادت بدهید؛ این کار تا آخر عمر همراه آنها خواهد بود.
[آیت الله العظمی خامنه ای - 1391/07/20 و 1369/02/19]

» پدر و مادرها بچه ها را از اول با کتاب مأنوس کنند.
[آیت الله العظمی خامنه ای - 1374/02/26]
#رسم_کتابخوانی
#سید_علی_خامنه_ای


  عضویت در خبرنامه                                        

صفحه نخست | آرشیو مطالب | تماس با ما | عضویت | عناوین مطالب | لينك rss | سفارش طراحی | ارسال مطلب
Mail: sadatstu@gmail.com
تمامی حقوق مطالب و تصاویر پایگاه اسلامی دانش آموزی سادات وقف مادر سادات است.
» انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست «